حرف هجران شده بسیار بهم ریخته ام باز از دورى دلدار بهم ریخته ام
کاش اى کاش فقط نیمه نگاهى مى کرد به منِ عاشقِ بیمار و بهم ریخته ام
به گمانم پسر فاطمه با من قهر است نشدم لایق دیدار، بهم ریخته ام
کار دستم دهد این بارِ گناهانى که روى هم گشته تلنبار، بهم ریخته ام
با همه بار گناهى که به گردن دارم مثل حُر آمدم، این بار بهم ریخته ام
دگر از دست خودم خسته شدم از بس که شده ام مایه ى آزار، بهم ریخته ام
من گنه مى کنم و دائماً او مى بخشد من که از این همه تکرار بهم ریخته ام
یک نفر یار ندارد، چقدر مظلوم است از چنین وضع أسف بار، بهم ریخته ام
اللهم عجل لولیک الفرج
تصمیم داشتم جوابهای بی سر و ته و نامربوط بعضی از دانش آموزانم (البته ،با اسم و رسمشان ) در امتحانات را در وب قرار دهم تا هم کمی بخندیم هم با دیده ی شک و تردید به وجود حاضر وغایب آنها در کلاس بنگریم اما دریغ و افسوس که بعضی از آنها با خواهش والتماس درخواست کردند تا از این کار منصرف شوم من هم که دلسوز قبول کردم
اما ای کاش دانش اموزانم می دانستند که : "مشق شب گر که نوشتیم و کتابی خواندیم مقصد از این همه آن است که انسان باشیم .ان شاالله