شب ششم : یتیم حسن (ع) آقای بی حرم
آخر یه روزی شیعه برات حرم می سازه
حرم برای تو و شه کرم می سازه
سقاخونه بنا کنیم با شور و احساس
پای فبر ام البنین مادر عباس
شب ششم : یتیم حسن (ع) آقای بی حرم
آخر یه روزی شیعه برات حرم می سازه
حرم برای تو و شه کرم می سازه
سقاخونه بنا کنیم با شور و احساس
پای فبر ام البنین مادر عباس
عزیزی پیامکی برایم ارسال نمود که:
«محرم
ماه بالیدن است نه نالیدن، بساطش آموزه است نه موزه، تمرین خوب نگریستن است
نه خوب گریستن، نماد شعور مذهب است تا شور مذهب، منتظران مهدی به هوش
باشید ، حسین را منتظرانش کشتند.»
در پاسخ او نوشتم: چنین
نیست. محرم هم ماه بالیدن است و هم نالیدن. آنانی باید برخویش ببالند که
راه او را دنبالند و آنانی باید بنالند که خلاف مسیرش در زوالند. باید به
حسینی شدن خویش بالید و تا از نالیدن خبری نباشد بالیدن کجا جلوه نماید؟
آری بالیدن در محرّم به خداوند اختصاص دارد که در برابر فرشتگان به خلقت
خویش بالید و «فتبارک الله احسن الخالقین» را با آفرینش
حماسه سیدالشهدا علیه السلام به رخ فرشتگان ملامتگر کشید و گفت این همان
اسرار و علمی است که در ابتدای خلقت انسان به شما عرضه کردم که «إنی أعلم
ما لا تعلمون».
آری محرّم ماه بالیدن حضرت حق در مقابل قدسیان است.
لکن
محرّم برای ما انسانها که از معرفت حضرتش بی بهره ایم ماه نالیدن است. و
ما سزاوار به نالیدنیم که از ظرفیت معارف آن حضرت آنچنان که شایسته است
بهره نبرده ایم. نگاهی به درونم و نفس امّاره ام می اندازم، گاه من نیز در
مقابله با آرمان حسینی دست کمی از کوفیان ندارم و خود را سزاوار نهیب عقیله
ی بنی هاشم حضرت زینب سلام الله علیها خطاب به کوفیان می دانم که فرمود:
فابکوا کثیراٌ و اضحکوا قلیلاٌ
باید گریست و فراوان گریست.
با
این توصیف محرم هم ماه خوب نگریستن است و هم خوب گریستن. که آنان که خوب
می نگرند خوب می گریند، اگر به عمق فاجعه ی عاشورا خوب نگاه کنیم بیش از
این شیون و آه کنیم. و امید است کمتر اشتباه کنیم.
و اینکه نوشته ای
محرّم نماد شعور مذهب است تا شور مذهب، هرچند سخن به حقی است اما فراموش
نکنیم تا شور مذهب به شورش در نیاید کسی برای شنیدن سخن مذهب مهیّا نمی
شود. پس محرّم ماه شور و شعور است و قطعا باید به شورمان شعور ببخشیم نه
آنکه به بهانه ی شعور از شور عاشورا غافل شویم.
گاهی واژه ها بسیار شاعرانه و دلچسب می نماید اما بیش از آنکه به دنبال بازی با کلمات باشیم باید به حقیقت کلام عاشورا واقف شویم.
پس
محرم ماه بالیدن و نالیدن و شور و شعور و آموزه نگریستن و گریستن و پیام و
قیام و هزاران واژه ی عارفانه است، باید همچنان پرشور در محرّم و صفر بر
شعورمان بیفزاییم و قطعاً آنگاه که شعور و معرفتمان نسبت به عاشورا و حضرتش
افزون شد بر شورمان نیز افزوده می شود و این تجلی نوری در میان دو آیینه
است که لحظه به لحظه بر تجلی آن نور افزوده می شود. مبادا از حقیقت منبع
نور غافل بشویم که جز حیرتمان نخواهد افزود.
نویسنده:علیرضا لطفی
منبع:نورپرتال
شب چهارم : شب زینب(س)
کربلا در کربلا می ماند اگر زینب نبود
سر نی در نینوا می ماند اگر زینب نبود
چشمه ی فریاد مظلومیت لب تشنگان
در کویر تفته جا می ماند اگر زینب نبود
السلام علی زینب الصبور
شب دوم : دلشوره های عاشورایی
حرم ،عرش خدا شد دو عالم یک صدا شد
اباالفضل آمد و محشر به پا شد
شب اول : بغضی دیرینه
هلال نو دمیده شب جمعه رسیده
خدا ما را حسینی آفریده
سیه می پوشم امشب برای داغ زینب
به اذن بانوی قامت خمیده
سلام بر امیر کاروانی که به حج می رود تا کعبه ای شش گوشه بنا کند .
حج در کربلا:
اینجا در صفای کربلا : ساقی تشنه است
تقصیر در کربلا :سر دادن است
سعی در کربلا : تشنگی علی اصغر است
طواف در کربلا : زیر سم اسبان است
و اینجا قربانی بهتر از علی اکبر نخواهی یافت
عجب این که سر حسین (ع) اهداف رمی جمرات است
السلام علیک یا ثارالله
بانوی نور :
شرمنده ایم که بهای "حسینی شدن" ما "بی حسین "شدن تو بود
و شرمنده تر آن که
تو "بی حسین " شدی و ما "حسینی نشدیم .