از ما زمینیان به شما آسمان سلام مولای دلشکسته، امام زمان سلام
این روزها هزار و دو چندان شکسته ای حالا کجای روضه بابا نشسته ای
رخت سیاه داغ پدر کرده ای تنت قربان ریشه های نخ شال گردنت
آماده می کنی کفن و تربت و لحد مرد سیاه پوش، خدا صبرتان دهد
گویا دوباره بی کس و بی یار وخسته ای این روزها کنار دو بستر نشسته ای
انگار غصه دار جراحات سینه ای گاهی به سامرایی و گاهی مدینه ای
یک بار فکر زهر و دل پر شراره ای یک بار فکر واقعه گوشواره ای
با این که بر سرِ پدرِ دیده بسته ای اما به یاد مادر پهلو شکسته ای
آن مادری که بال و پرش درد می کند هم کتف و شانه هم کمرش درد می کند
با اجازه ی مادر سادات ،مشکی ز تن در آورید
****************************************************
حتما مثل همهی این محرّمها و صفرها که به ربیع ختم شدند،
حتما مثل همهی آن اسفندها که با فروردین و اردیبهشت، عاقبتبهخیر شدند،
مثل همهی زمستانهایی که با بهار…
این خزانِ روزگار هم تمام میشود.
حتماتو میآیی،
عاقبتِ روزگار به تو ختم میشود؛ بهخیر.
حتما حالِ روزگار خوش میشود.
خوش به حالِ روزگار.
السّلامُ علیک یا ربیعَ الاَنام و نضرة الایّام
منبع:بچه های قلم