تفالی به حافظ
دوشنبه, ۲۲ اسفند ۱۳۹۰، ۰۹:۳۸ ق.ظ
و امروز تفالی به حافظ
رسید مژده که آمد بهار و سبزه دمید وظیفه گر برسد ،مصرفش گل است و نبید
صفیر مرغ برآمد ،بط شراب کجاست ؟ فغان فتاد به بلبل ، نقاب گل که کشید ؟
ز میوه های بهشتی چه ذوق دریابد ؟ هر آنکه سیب زنخدان شاهدی نگزید
مکن ز غصه شکایت که در طریق طلب به راحتی نرسید ، آنکه زحمتی نکشید
ز روی ساقی مهوش گلی بچین امروز که گرد عارض بستان خط بنفشه دمید
چنان کرشمه ی ساقی دلم ز دست ببرد که با کسی دگرم نیست برگ گفت و شنید
من این مرقع رنگین چو گل بخواهم سوخت که پیر باده فروشش به جرعه ای نخرید
بهار می گذرد دادگسترا ،دریاب
که رفت موسم و حافظ هنوز می نچشید
۹۰/۱۲/۲۲
ممنون از حضور و لطفتون
استفاده از مطالب وبلاگ با ذکر منبع اشکالی نداره...
موفق باشین
یا حق