تحول معنوی
مرحوم شیخ رجبعلی خیاط تحول معنوی خود را
چنین بازگو نموده است که:
«در ایام جوانی دختری رعنا و زیبا از بستگان،
دلباخته من شد
و سرانجام در خانهای خلوت مرا به دام انداخت،
با خود گفتم:
« رجبعلی، خدا میتواند تو را خیلی امتحان کند،
بیا یک بار تو خدا را امتحان کن!
و از این حرام آماده و لذتبخش به خاطر خدا صرف نظر کن.»
سپس به خداوند عرضه داشتم:
خدایا! من این گناه را برای تو ترک میکنم،
تو هم مرا برای خودت تربیت کن.»
آنگاه دلیرانه، همچون حضرت یوسف (علیه السلام)
در برابر گناه مقاومت میکند
و از آلوده شدن دامن به گناه اجتناب میورزد
و به سرعت از دام خطر میگریزد.
که این کف نفس و پرهیز از گناه، موجب بصیرت و بینایی او میگردد
و دیده ی برزخی او باز میشود
و آن چه را که دیگران نمیدیدند و نمیشنیدند، میبیند و میشنود.
به طوری که چون از خانه خود بیرون میآید،
بعضی از افراد را به صورت واقعی خود میبیند
و برخی اسرار برای او کشف میشود.
از جناب شیخ نقل شدهاست که فرمود:
«روزی از چهار راه "مولوی"
و از مسیر خیابان "سیروس" به چهار راه "گلوبندک" رفتم و برگشتم،
فقط یک چهره آدم دیدم!
یاد داستان میرداماد افتادم جالب بود و عبرت آموز
دعا بفرمائید خداوند هم ما را اینگونه تربیت کند توفیق بندگی پیدا کنیم
التماس دعا