زلزله
دوشنبه, ۲۳ مرداد ۱۳۹۱، ۱۲:۳۴ ب.ظ
به یاد جان باختگان و زلزله زدگان آذربایجان شرقی
شوخی تلخی بود
که زمان با ما کرد
بار خود را به زمینی کوبید
پنبه شد پیکر این پیل سیاه
در و دیوار زهم قهر شدند
کاسه ی زهر شدند
آسمان می بارید
هرچه اندوه و عزاست
از زمین می روئید
اژدهایی که دهان وا کرده
هرچه شادی می برد
زندگی را می خورد
خانه را خالی کرد
کوچه ها پاک زِ هَر بازی شد
خنده را کشت به لب های امید
کودکی خفت به زیر آوار
مردمانی بسیار
با دهانی روزه
خاک غربت خوردند
چه غریبانه
به یک دَم مردند
جایشان جاری شد
اشک و اندوه و عزا
وای از این زلزله ها
وای از این زلزله ها
شعر ازآقای یونس تقوی
وب ای ایشقی (نور ماه )
۹۱/۰۵/۲۳
به روزم و منتظر حضورتون.
«دو روز دیگر تا وعده ی همیشگی مان باقی ست!»
یامهدی...