یه کم بی انصافی صاحبخانه
و من و آقامون که اینطوری شدیم
و باید بریم دنبال خانه
دیشب که از فکر و خیال درست خوابم نبرد اینطوری
وبچه هامون افسرده شدند اینطوری
ما دلداریشون دادیم اینطوری
و خسته خواهیم شد اینطوری
اگر زود خانه پیدا نکنیم می شویم اینطوری
اگر زود خانه پیدا کنیم میشویم اینطوری
بی خیال ،اینطوری
ما هم خدایی داریم
در هنگام درماندگی
دستانت را به دستهای مطمئن خدا بسپار و هیچ نگو
ثابت قدم و استوار با تکیه بر محبت وعشق الهی ،هر چه هراس را از دلت پاک کن
خدا راه انجام را می داند و فقط اوست که تو را بی توقع دوست دارد
درها را می گشاید
و می تواند آن چه را به تو وعده داده متجلی کند .
این روزها که حادثه بیداد می کند دل از فراق روی تو فریاد می کند
مولا جان اینجا هم برای سرهای بریده هدیه می دهند خانم اشتون گفت تمام تحریم های دولت میانمار لغو خواهد شد چرا که اصلاحات را آغاز کرده است.
مولا جان اینجا اصلاحات یعنی مسلمان کشی ...
أَلا إِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ وَ لکِنْ لا یَشْعُرُون
اینان که در میانمار به خاک و خون کشیده می شوند مسلمانند و حب رسول خدا در دل دارند.
اینان روزی پنج مرتبه تو را اقامه می کنند هرچند نمی دانند. مولا جان تو را به علی اصغر های بی گناه این امت برگرد..
این داستان واقعی است وارزش خواندن رادارد!
نام من میلدرداست؛
میلدردآنورMildred Honor. قبلاًدردیموآنDes Moinesدرایالت آیوادرمدرسهءابتدایی معلّم موسیقی بودم.
مدّت سی سال است تدریس خصوصی پیانوبه افزایش درآمدم کمک کرده است. درطول سالهادریافتهام که سطح توانایی موسیقی درکودکان بسیارمتفاوت است. بااین که شاگردان بسیاربااستعدادی داشتهام،امّاهرگزلذّت داشتن شاگردنابغه رااحساس نکردهام.
یکی ازاین شاگردان رابی بود. رابی یازده سال داشت که مادرش اورابرای گرفتن اوّلین درس پیانونزدمن آورد. برای رابی توضیح دادم که ترجیح میدهم شاگردانم (بخصوص پسرها) ازسنین پایینتری آموزش راشروع کنند. امّارابی گفت همیشه رؤیای مادرش بوده که اوبرایش پیانوبنوازد. پس اورابه شاگردی پذیرفتم.
رابی درسهای پیانوراشروع کرد،ازهمان ابتدامتوجّه شدم که تلاشی بیهوده است. رابی هرقدربیشترتلاش میکرد،حسّشناخت لحن وآهنگی راکه برای پیشرفت لازم بودکمترنشان میداد. امّااوباپشتکارگامهای موسیقی رامرورمیکردوبعضی ازقطعات ابتدایی راکه تمام شاگردانم بایدیادبگیرنددوره میکرد.
به ادامه ی مطلب مراجعه کنید