اینجا تهران
کاش شهر ما هم شبیه شلمچه بود. کاش در طراحی ایستگاههای مترو جایی هم برای اقامه نماز در
نظر گرفته می شد. کاش بوستان های شهر
ستاد امر به معروف و نهی از منکر داشت. کاش می شد در خیابانهای تهران هم به خدا
رسید.
لهجه شهر را نمی فهمم، شهر با من سخن نمی گوید
گفتگوها چقدر کمرنگند، کسی از درد من نمی گوید
تهران باشد برای پارتی های شبانه و قرارهای فیس بوکی!
برای مانتوهای کوتاه و تی شرتهای بدن نما! شلمچه هم باشد برای ما. کاش می شد شلمچه
را به تعداد شهرهایمان تکثیر کنیم. کاش می شد نهاد ریاست جمهوری را با خاک شلمچه بسازیم.
کاش می شد...
دوست دارم دوباره برگردم روی آن خاکهای عشق اندود
معصیت می چکد ز بام غروب، پیش این مردم گناه آلود
دل من تنگ می شود اینجا، ای شلمچه مرا، مرا دریاب
یا ز طوفان شب رهایی ده، شهر من را که می رود در خواب
شلمچه! صدایم را می شنوی؟ اینجا کسی حرف مرا نمی فهمد.
همه به دنبال ستایش و ثریا هستند و کسی نشانی آسایشگاه ثارالله علیه السلام
را نمی شناسد. شلمچه! اینجا ما خیابان خرمشهر هم داریم اما همه آپادانا صدایش می
کنند.
شلمچه! نگران ما نباش. ما در شهرمان بهشت حضرت زهراسلام
الله علیهاداریم. ساکنینش را تو خوب می شناسی. "محمد بروجردی"،
"مصطفی چمران"، "حسن باقری"، "سید مرتضی آوینی"، "صیاد شیرازی" و صدها پرستوی
عاشق که راضی و مطمئن در دل آن آرمیده اند.
شلمچه! نگران ما نباش. ما در شهرمان امام هم داریم. امامی از جنس فقاهت و عدالت. خنده هایش بوی خمینی رحمت الله علیه می دهد و چشمانش اقیانوس آرامش و دلگرمی است. شلمچه! تمام دلخوشی ما "امام خامنه ای" است. تا او هست تو نگران ما نباش..
کسی از خود چرا نمی پرسد، چیست این استخوان ترکیده
نقش بند کدام خاطره است، این به قنداق زخم پیچیده
من به شوق تو آمدم مادر، بس که در خاک جستجو کردی
روز و شب در قنوت و سجده خود، بازگشت من آرزو کردی
مادر! آنجا ولی چه حالی داشت، بچه ها در زمان رها بودند
منتشر در خیال گرم زمین، در دل کهکشان رها بودند
چون شب حمله، هر شب آن وادی، میزبان حضور زهرا سلام
الله علیها بود
کربلا تا شلمچه نبض زمین، بی قرار عبور زهرا سلام
الله علیها بود
برگرفته از وب غربت شلمچه
اینجا تهران ،مجلس و دوباره آقای لاریجانی رئیس مجلس ،وای بر ما ،آیا ما به خطا رفتیم یا نمایندگان ما ؟
اللهم عجل لولیک الفرج
التماس دعا
یا زهرا