امیر قافله ی عشق

**شاید این جمعه بیاید ،شاید **

**شاید این جمعه بیاید ،شاید **

امیر قافله ی عشق

جان و دل عاشقان نذر ولای علی
نذر علمدار عشق حضرت سید علی

آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
پیوندها

تحول معنوی

سه شنبه, ۱۲ ارديبهشت ۱۳۹۱، ۱۱:۵۴ ب.ظ

 

مرحوم شیخ رجبعلی خیاط تحول معنوی خود را

چنین بازگو نموده است که:

«در ایام جوانی دختری رعنا و زیبا از بستگان،

دلباخته من شد

و سرانجام در خانه‌ای خلوت مرا به دام انداخت،

با خود گفتم:

« رجبعلی، خدا می‌تواند تو را خیلی امتحان کند،

بیا یک بار تو خدا را امتحان کن!

و از این حرام آماده و لذتبخش به خاطر خدا صرف نظر کن

سپس به خداوند عرضه داشتم:

خدایا! من این گناه را برای تو ترک می‌کنم،

تو هم مرا برای خودت تربیت کن

آنگاه دلیرانه، همچون حضرت یوسف (علیه السلام)

در برابر گناه مقاومت می‌کند

و از آلوده شدن دامن به گناه اجتناب می‌ورزد

و به سرعت از دام خطر می‌گریزد.

که این کف نفس و پرهیز از گناه، موجب بصیرت و بینایی او می‌گردد

و دیده ی برزخی او باز می‌شود

و آن چه را که دیگران نمی‌دیدند و نمی‌شنیدند، می‌بیند و می‌شنود.

به طوری که چون از خانه خود بیرون می‌آید،

بعضی از افراد را به ‌صورت واقعی خود می‌بیند

 و برخی اسرار برای او کشف می‌شود.

از جناب شیخ نقل شده‌است که فرمود:

«روزی از چهار راه "مولوی"

و از مسیر خیابان "سیروس" به چهار راه "گلوبندک" رفتم و برگشتم،

فقط یک چهره آدم دیدم!

برگرفته از کتاب : کیمیای محبت اثر محمدی ری شهری

نظرات  (۷)

یا فاطر بحق فاطمه
یاد داستان میرداماد افتادم جالب بود و عبرت آموز
دعا بفرمائید خداوند هم ما را اینگونه تربیت کند توفیق بندگی پیدا کنیم
التماس دعا
نظر سنجی در مورد رییس جمهور بعدی جمهوری اسلامی ایران در وبلاگ جبهه

http://shahadat4.blogfa.com
آخرِ فاطمیہ،دلائی کہ غمینہ،تو هیئت روضہ خونِ 「بی بی ام البنینِ」

فاطمیہ کہ تمام شد،

تفاوت فاطمہ ے من بہ اندازه ے یک سال خلاصہ شد در کلمہ هاے مقتلِ عباس

من ایستاده ام و هی در دلم"لا حول و لا قوه الا بالله"می خوانم

و هی تند تند فوت می کنم بہ سمت بقیع...

خادم می خندد بر من و در دلش می گوید این دیگر چہ دیوانہ ایست اول صبح؟

نمیداند شما بانوے تربیت ِ ارباب وفــا هستید،آنکہ آموخت:

عباسم مبادا سرورت را برادر خطاب کنی

مبادا در محضرشان از سخن پیشی بگیرے

مبادا قدمی فراپیش بگذارے

مبادا پیش از او آب بنوشی...

التماس دعا...یامهدی*
وفات خانم ام البنین تسلیت
استاد عزیزم از همین جا دستتون میبوسم و هفتتون تبریک میگم....
پاسخ:
موفق باشی
به نام خدایی که موجودی را به نام معلم آفرید تا با سوختنش باعث ساختنمان شود....


گفتم: شمع گفت: گل

گفتم: گل گفت: پروانه

گفتم: شمع و گل و پروانه. گفت: فرزانه­ ای است نامش «معلم».
سلام قصه قشنگی رو انتخاب کردید
دعوتید به آخرین غزل فاطمیه امسال
به روزم
سلام
ممنون از اینکه بهم سر زدین
با افتخار لینک شدید
وبتون واقعا عالیه
همش رو نخوندم چون از بیرون اومدم تو وبت چون اینترنتم خرابه
تا روزی که درست بشه حتما میام همش رو میخونم
یا علی